

تیپ های شخصیتی
انسان ها با هم متفاوتند، نوع احساسات، تیپ شخصیتی، وضعیت روحی و روانی، نوع تصمیم گیری ها و نوع انضباط هر فرد از دیگری متمایز است.
آنچه که فقدانش در آموزش ما کاملا محسوس است، این است که هیچ برنامه مدونی برای شناخت دانش آموزان در سال های پایانی دبیرستان وجود ندارد. فارغ از اینکه دانش آموز چه نوع احساسات، عواطف و هیجاناتی دارد، و اینکه چه مسائلی او را از نظم مستمر دور می کند و… به تمام دانش آموزان آموزش یکسان داده می شود و در نهایت هم انتظار مشابهی را از آنها توقع دارند.
باید تیپ شخصیتی غالب در دانش آوزان شناخته شود؛ چراکه این تفاوت ها و ویژگی های شخصیتی موجب می شود که دانش آموزان در شرایط یکسان محیطی، عکس العمل های گوناکونی از خود نشان دهند. بنابراین باید بر اساس تیپ شخصیتی هر فرد به او برنامه داده شود و از او انتظار یکسان با دیگری وجود نداشته باشد. تیپ شخصیتی بررسی چگونگی تلقی های یک انسان به واقعیات بیرونی است. واقعیات بیرونی ثابت اند اما بواسطه تیپ شخصیتی مان، برداشت های مختلفی از آنها داریم. رویداد بزرگ نوجوانان ما کنکور است. رویداد ثابتی که برداشت های انسانی از آن بسیار متفاوت است. به همین دلیل در اینجا انواع تیپ های شخصیتی را معرفی می کنیم.
*نکته
تمام تیپ های شخصیتی معایت و مزایایی برای سال سال کنکور دارند و نمی توان گفت فلان تیپ شخصتی برای درس خواندن منضبط، بهترین است چراکه همان تیپ ممکن در شرایط سخت سال آخر دبیرستان، موانع و مشکلاتی به واسطه تیپ شخصیتی اش بوجود بیاید که نوع دیگری از تیپ، با آنها مواجه نشود. مهم این است که مرکز آموزشی بداند هر دانش آموز چه ویژگی های شخصیتی ای دارد. باید بداند که چگونه از او کار بخواهد و تشویق های مخصوص او کدامند.
متاسفانه مدارس ما بر اساس یک تیپ شخصیتی به تمام دانش آموزان برنامه می دهند: یک “دانش آموز درون گرای حرف گوش کن ساکت”! که چشم بگوید و به نحو احسنت اجرا کند. موسسه “بهینه” در قدم اول، تیپ شخصیتی دانش آموز را بصورت خالص و شفاف و روشن شناسایی کرده و به والدین اعلام می کند.
هدف از برگزاری تست های موسسه “بهینه”، نزدیک شدن حداکثری به روحیات، درونیات و ویژگی های شخصیتی داوطلبان است. اگر این نزدیکی صورت بگیرد، مشاوران می توانند یک گفتگوی نتیجه بخش با دانش آموز داشته باشند.
*تیپ شخصیتی کمک کننده
کمک کننده، مشفق یا خادم به کسانی اطلاق می شود که تمام معنای زندگی شان را از این وضعیت می گیرند. تمام هوش و حواس آنها متوجه خدمت به دیگران است. این نوع دانش آموزان در سال های پایانی دبیرستان بسیار در معرض خطر هستند. کافیست کسی از اطرافیان او دچار مشکلی شود، تمام نظم زندگی و درس خواندن او دچار تزلزل خواهد شد. مرکز آموزشی در مواجهه با چنین شخصیتی، باید با گفتگوی مناسب و مخصوص با او، اهمیت کار منضبط روزانه را به وی یادآوری کند و نگذارد وضعیت او به مرز افراط برسد. چراکه در وضعیت های افراطی، ممکن به دلیل اینکه پاسخ مناسبی در ازای خدمت خود دریافت نکرده اند، گله مند شوند و آسیب ببینند.
*تیپ شخصیتی رئیس
این تیپ شخصیتی، سلطه جو و رئیس هستند. معتمد به نفس، شجاع، مسلط به خود و دستور دهنده هستند و در ارجاع کارها به دیگران منظم اند. برون گرا هستند و بسیار سخن می گویند. در موقعیت های افراطی، پرخاشگر هستند. اگر دانش آموز باشد، بچه های کلاس را اداره می کند، کلاس را تعطیل یا برقرار می کند، موجبات برکناری دبیر را فراهم می کند. معمولا “سردسته” بچه ها هستند. ممکن ایت تعدادشان در برابر تیپ های دیگر در یک مدرسه، کمتر باشد، اما اثرگذاری بسیار بالایی روی دیگران دارند. مرکز آموزشب باید بداند به این دانش آموز نمی توان دستور داد، آنگونه که به تیپ کمک کننده دستور می دهند. تیپ شخصیتی رئیس ترجیح می دهد خودش برنامه ریزی کند هرچند معمولا در اجرای آن ناموفق است. حتی گفتگو کردن با چنین شخصی شگردهای مخصوص به خود دارد. باید حوزه ریاست او را محدود به کارهای شخصی خودش کرد. باید والدین او را هم از ویژگی های شخصیتی اش آگاه کرد تا جلوی ورود او به مرز افراط گرفته شود.
متاسفانه مراکز آموزشی به هیچ عنوان تیپ های شخصیتی دانش آموزان را نمی شناسند و تنها به تقسیم کردن آنها به دو گروه “بد و خوب” بسنده می کنند. در حالی که غافلند از اینکه شاید اصلا تیپ شخصیتی دانش آموز به گونه ای است که در توانش نیست کارهایی که از او خواسته شده به مرحله اجرا برساند.
*تیپ شخصیتی کمال طلب
همه چیز را به صورت کامل می خواهد، بسیار سخت گیر است، یا همه یا هیچ است. مثلا می گوید اگر قرار است رتبه من ۵۰۰ بشود و فلان رشته را در فلان جا قبول نشوم، اصلا در کنکور امسال شرکت نمی کنم. از آنجایی که ما با واقیعات زندگی می کنیم، در بسیاری از مواقع، او به کمال مطلوبی که می اندیشد، نمی رسد، و مثلا شاگرد اول این مدرسه یا رتبه یک فلان کنکور نمی شود. آنوقت است که او سرخورده شده و سرش به سنگ واقعیات می خورد. او کمال طلبی را امر محتوم می داند به همین دلیل در وضعیت های افراطی دچار سرخوردگی حاد می شود. او خود را جدا و برتر از دیگران می داند. روابط بسیار سختگیرانه ای با انسان ها دارد چراکه مثلا فلان صفت شخصیتی که مد نظر او هست را ندارند. ایدئالیست حاد، گاهی دچار تنهایی های خطرناک می شود. این دانش آموزان اگر درست شناخته و هدایت شوند، نتایج درخشانی در کنکور در انتظار آنهاست. عمده رتبه های برتر کنکور کسانی هستند که تیپ شخصیتی کمال گرا داشته اند و درست شناخته و راهنمایی شده اند.
*نکته
تیپ های شخصیتی ارجح به هم نیستند؛ یکی بهتر و یکی بدتر نیست. اساسا ما ارزش داوری نمی کنیم. تنها، نوع برنامه ریزی برای آنها به منظور رسیدن به بهترین نتیجه آموزسی با هم متفاوت است. تیپ های شخصیتی میراث ژنتیکی افراد هستند و نباید تصور شود که ایراد محسوب می شوند.
*جاه طلب
خوشیفته، خودمحور، جلب توجه کننده، پرستیژطلب و پیروزی طلب است. تمام تلاش او در مطرح کردن خودش خلاصه می شود. به پیروزی خودش می اندیشد. اگر نتواند در یک آزمون بدرخشد، درس را کنار می گذارد. بنابراین تکرار آزمون های آزمایشی و گرفتن نتایج متوسط پی در پی، این دانش آموز را دلسرد و دچار اضطراب های شدید می کند.
*تیپ شخصیتی هنرمند
درون گرا، کم حرف، شهودی و احساساتی و رمانتیک است و با خودش در گفتگویی همیشگی است. دنیای خودش را دارد و عاطفی و خلاق است. در عین حال عمل کمتری دارد. سوالات زیادی دارد که غالبا حتی مطرح نمی کند. از جمع به دور است. به ادبیات و شعر رو موسیقی علاقه دارد و در عین حال از آنها صحبتی نمی کند. چالش هایی که در درس خواندن با آنها مواجه می شود از این قرار است که ممکن است یک جمله و یا یک وضعیت، به گونه ای او را افسرده یا ناامید کند که به طور کامل تمام روند کاری خود را در آموزش به زیر سوال ببرود و کنار بگذارد. بسیار حساس است و در درون خود داوری می کند. در مورد قضاوت دیگران درمورد خود بسیار حساس است. مدرسه نباید در مورد این دانش آموز در مقام داوری قرار بگیرد و باید به خلوت او احترام بگذارد. حال بحرانی این تیپ شخصیتی، افسردگی حاد و تمایلات به غم و افسوس و حسرت است.
*تیپ شخصیتی آرامش خواه
آرام و آسان گیر است، بی ادعا، متواضع، معمولی، بی توقع، قضا و قدری و تن پرور است و اهل نظم و انضباط نیست، اهمال کار است. انگیزه ای برای جهد کوشش ندارد. منفعل محض است. بیرون آوردن این دانش آموز از چنین وضعیتی کار دشواری است. تغیر، دعوا و تکلیف خارج از توان به او دادن، راه حل نیست و حتی او را بدتر می کند. “عنصر حیاتی در برخود با دانش آموز گفتگو است”. متاسفانه مدارس کسی را ندارند که با دانش آموز گفتگوی مستمر داشته باشد. در تمام تیپ های شخصیتی، ما رتبه اول کنکور و انسان های موفق علمی داشته ایم، مهم هدایت صحیح دو سال منتهی به کنکور است.
*تیپ شخصیتی لذت جو و چند استعدادی
تفریح، خوش گذرانی و فزون طلبی از ویژگی های اوست. شیدا صفت است و از همه چیز خوشش می آید و تجربه می کند. برون گراست و تفریح بیرونی برایش مهم است. بنابراین نشاندن او پای درس کار دشواری است. در وضعیت های بحرانی، او حتی پنج دقیقه هم نمی تواند یک جا بنشیند. در چنین شرایطی مدرسته از او انتظار دارد در منزل روزی ۱۲ ساعت درس بخواند در حالی که هیچ برنامه ای هم برای شخص او ندارد.
*تیپ شخصیتی تحلیلگر
فکور، حقیقت طلب، بصیر، مکتشف هستند. انسان هایی که برایشان هیچی چیزی بالاتر از کشف حقیقت نیست. ممکن است منجر به وسواس شدید شوند. ممکن است چند روز روی یک صفحه بمانند و نتوانند درس را ادامه دهند تا ریزترین نکات آن را با وسواس تحلیل کنند. دانش آموزان بسیار باهوش با معدل های بالا بوده اند که در سال کنکور قربانی این وسواس شده اند. حتی سر جلسه کنکور هم دچار این وسواس می شوند. او ساعات بسیار زیادی را صرف درس خواندن می کند به این دلیل که نمی تواند در درس جلو برود. اگر نتواند طبق برنامه مدرسه پیش برود و از مباحث درسی عبور کند، دچار سرخوردگی خواهد شد.
*تیپ شخصیتی وابسته
منفعل و شیفته است. فردی که به تنهای، زندگی اش معنا ندارد. این تیپ برخلاف تیپ شخصیتی تحلیلگر، تعداد بیشتری از دانش آموزان را شامل می شود. همیشه وابسته است به انسان یا انسان های دیگر. مخصوصا در سنین ۱۵ تا ۱۷ سال بسیار دیده می شود. تمام زندگی اش دوست یا همکلاسی اش است. با خوشحالی او خوشحال و با ناراحتی او ناراحت می شود. نمی تواند حرف هایش را به صورت صریح بگوید و منفعل است. ممکن است دچار افسردگی های مقطعی شود. در وضعیت افراطی ممکن است منجر به خودآزاری شود. گریه های مکرر داشته باشد و منزوی می شود. مراکز آموزشی باید این دانش آموزان را بصورت اورژانسی شناخته و مورد گفتگو قرار دهد.